نازنینـــــــــــــــــــم !
بی تو اینجا نا تمام افتاده ام
پخته ای بودم که خام افتاده ام
گفته بودی تا که عاقلتر شوم
آه ، می خواهی مگر کافر شوم
من سری دارم که می خواهد کمند
حالتی دارم که محتاجم به بند
کاشکی در گردنم زنجیر بود
کاشکی دست تو دامنگیربود
عقل ما سرمایه دردسر است
من جهان را زیر وبالا کرده ام
عشق خود را در تــــــو پیدا کرده ام
من دگر از هر چه جز دل خسته ام
عهد یاری با دل دل بسته ام
بر لب تو خنده مجنونی ام
خنده تو رنگی از دلخونیم
امشب می خوام تو آسمون عکس چشاتو بکشم
اگه که نگاهم نکنی ناز چشاتو بکشم
می خوام بدم تو رو قسم به جون هر چی عاشقه
به جون هر چی قلب صاف رنگ گل شقایقه
می خوام یه کاری بکنم شاید بگی دوستم داری
می خوام یه حرفی بزنم که دیگه تنهام نذاری
می خوام که جادوت بکنم همیشه پیشم بمونی